۱۳۸۷ شهریور ۱۷, یکشنبه

دگرگونی هم آغوش ( همسر ) گزینی در انسان

همسر گزینی در آدمیان درآدمی، نیز چه مرد و چه زن همسرگزینی از الگوی دیگر پستان داران پیروی می‌کنند. مردان به شدت برای دستیابی به همسر برتر یا همسران پرشمار رقابت می‌کنند، اما باید گفت که بسیاری از مردان برای رفاه فرزندان سرمایه گذاری و صرف وقت می‌نمایند.والدی مردان پویایی گزینش جنسی(Sexual selection) را پیچیده می‌سازد. افزون بر رقابت مرد با مرد و انتخاب توسط زنان، رقابت و ستیزه جویی زنان با زنان و انتخاب از سوی مردان نیز شایع است.برگزیدن همسر ترجیح داده شده (برتر) و شناخت‌های اجتماعی همراه و لازم با آن و رفتارهای زنان و نیز مردان بر تمرکز و بهره جویی از پتانسیل تولید مثلی(Reproductive Potential) و سرمایه گذاری تولید مثلی (Reproductive investment) بنا شده است.پتانسیل تولید مثلی، توانایی افراد برای سرمایه گذاری در رشد، پرورش و کفایت‌های تولید مثلی و اجتماعی فرزندان است و سرمایه گذاری تولید مثلی صرف و خرج این پتانسیل، این پتانسیل برای فرزندان است.در بیشتر پستان داران، روابط جنسی کوتاه مدت هستند. سرمایه گذاری و صرف وقت نرها این طول دوره‌ی بالقوه را افزایش می‌دهد؛ به طوری که در انسان می‌تواند به دهه‌ها نیز بینجامد.به طور کلی ، زنان از روابط کوتاه مدت دوری می‌جویند، چرا که هزینه‌های بالقوه آن (خطر عفونت‌های آمیزشی، ریسک بارداری و بی‌ارزشی نسبت به همسری بلند مدت) بر منافع بالقوه آن (دریافت برخی منابع، آوردن فرزند با ژن خوب) می‌چربد.دقیقاً الگویی متضاد برای مردان وجود دارد و هویداست که منافع این روابط کوتاه مدت برای مردان (نبود مسئولیت و سرمایه گذاری والدی در عین حفظ توانایی بالقوه‌ی تولید مثل) بر هزینه‌های بالقوه‌ی آن (خطر عفونت‌های آمیزشی، سرمایه گذاری برخی منابع) می‌چربد.
هنگامی‌که مردان متعهد به یک رابطه‌ی بلند مدت می‌شوند، هزینه‌ها افزایش یافته و بنابراین سطح و درجه‌ی گزینش افزایش می‌یابد. بیشتر مردم از چنین الگوهایی آگاه نیستند ، اما در عمل این گونه رفتار می‌کنند

همسر گزینی زنان
منطق تکاملی نشان می‌دهد که برای یک زن یک یار و شریک طولانی مدت با ژن‌های خوب و پتانسیل تولید مثلی لازم و نیز دارای میل و دلبستگی به صرف دقت و سرمایه گذاری برای همسر و فرزندان بهترین گزینه و حالت ممکن است.
چنین مردی باید منابع مالی و اجتماعی خوبی برای بچه‌ها داشته باشد. موقعیت اجتماعی و موفقیت‌های فرهنگی می‌تواند بیانگر این منابع باشد.
1-1-ب- مردان موفق از لحاظ فرهنگی
نرهای غالب در گونه‌های پریمات‌ها پاسداری بیشتری از همنوعان خود می‌نمایند و غذای بهتر و بیشتری را به دست می‌آورند.بدیهی است جایگاه اجتماعی مردان هم یک ترجیح مهم برای انتخاب از سوی زنان است. هر چند جایگاه اجتماعی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر متفاوت است.مردان با موفقیت‌های اجتماعی نفوذ زیادی در جامعه دارند و بر منابعی که مورد توجه زنان است، کنترل دارند و نیازهای زنان و فرزندان را بهتر بر آورده می‌نمایند. یعنی به عبارت دیگر، پتانسیل تولید مثلی بیشتری نسبت به دیگر مردان دارند و زنان می‌پندارند که آن‌ها این توانایی‌ها و تمکن‌ها را در جهت رفاه و سعادت دودمان وخانواده‌ی خود صرف می‌کنند.دلیل هم کاملاً هویداست: در همه‌ی فرهنگ‌های مورد مطالعه، فرزندان مردان موفق مورتالیته‌ی پایین تری دارند و سلامتی فیزیکی و روانی بالاتری دارند و عمر بیشتری در بزرگسالی می‌نمایند.در بسیاری از فرهنگ‌ها، انتخابی که از سوی زنان صورت می‌گیرد، زیرنفوذ و متأثر از علایق و دلبستگی‌های خویشان آن‌هاست.برای نمونه، در کیپ سیگیس کنیا، زمین و گله‌ی دام مردان تأثیر زیادی در انتخاب از سوی زنان جوان و خانواده‌ی آن‌ها دارد. چرا که زمین و گله به معنای غذا و ثروت و بنابراین بروز پایین‌تر بیماری در زنان و فرزندان آن‌هاست.زنان تحت‌تأثیر میزان و کیفیت منابعی که از سوی همسرشان فراهم می‌آید، تصمیم می‌گیرند که به زناشویی ادامه دهند یا نه و حمایت و تأمین ناکافی در بسیاری از چوامع عامل مهم طلاق و جدایی بوده است.شریک زناشویی رؤیایی و ایده آل زنان اغلب با یار واقعی که با او ازدواج می‌کنند، هم خوانی ندارد چرا که بسیاری از زنان در رقابت با دیگر زنان عقب می‌مانند و از سوی مردان ایده آل شان برگزیده نمی‌شوند.در ارزیابی شیوه‌های همسر گزینی، زنان «دورنما و چشم‌انداز اقتصادی خوب» را بیشتر از مردان، در همه‌ی فرهنگ‌ها، در نظر می‌گیرند. وجود جاه طلبی (Ambition) و سخت کوشی (Industriowsness) در یار زندگی، برای زنان مهم‌تر از مردان است؛ شاید بدین دلیل که این دو صفت نمادی از پتانسیل تولید مثل‌اند که به نیل به موفقیت فرهنگی می‌انجامند.
زنان در یک بررسی بیست ساله بیان نمودند که جایگاه اجتماعی- اقتصادی برایشان از دیگر ویژگی‌های مهم‌تر است. این واقعیت را سه نفر از هر چهار خانم بیان نمودند. هر چند صرف نظر از سن، نژاد و جایگاه اجتماعی – اقتصادی، زنان مردانی را ترجیح می‌دهند که تحصیل کرده‌تر بوده و پول بیشتری در آورند و این موارد را به سیمای جذاب ترجیح می‌دهد، هر چند به هر حال ارزیابی سود و زیان می‌نمایند تا ببینند شاهین ترازو به کدام سو سنگینی می‌کند. به هر حال موفقیت فرهنگی شوهر یک نیاز و ضرورت (Necessity) شمرده می‌شود و دیگر ویژگی‌ها یک تجمل (Luxury). زنان انگلیسی سه برابر مردان انگلیسی و زنان ژاپنی سی‌ویک برابر مردان ژاپنی به دنبال ایمنی مادی و اقتصادی (Financial security) بوده‌اند.
چه در نوول‌های نو معاصر و چه در رمانس نوول‌های کلاسیک، اغلب همیشه مرد نخست داستان، یک مرد مسن، توانگر و مقتدر در اجتماع است که در پایان با زن یا دختر داستان ازدواج می‌کند.
در بررسی‌ها آشکار دیده شده که زنانی که با مردان مسن‌تر و تحصیل کرده‌تر ازدواج کرده‌اند، فرزندان بیشتری داشته‌اند، کمتر احتمال داشته که جدا شوند و نیز سطوح بالاتری از رضایت زناشویی را نسبت به زنانی که با مردان جوان‌تر و کم تحصیل کرده‌تر ازدواج کرده‌اند، داشته‌اند.
2-1-ب- عوامل شخصی و رفتاری
مردان موفق از نظر فرهنگی اغلب متکبر و متکی به خود هستند و بهتر می‌توانند دلبستگی‌ها و خواسته‌های تولید مثلی خود را پیگیری کنند. این افراد اغلب دارای شرکای زندگی چندگانه می‌شوند تا این که به یک زن و فرزندان شان بسنده کنند.
زنان افزون بر جاه طلبی، سخت کوشی و چیرگی اجتماعی به دنبال ثبات هیجانی- عاطفی (Emotional stability)و جهت گیری خانوادگی شریک آینده‌ی زندگی خود هستند و برای مهربانی، فهم، درک و هوش یار زندگی خود ارزش ویژه‌ای قائل می‌شوند و فقط جایگاه و موفقیت اجتماعی جای همه‌ی این ویژگی‌های را برایشان پر نمی‌کند. این امر در کشورهای غربی آشکارتر به چشم می‌آید.
زنان همچنین به سلامت فیزیکی و توانایی بدنی شریک شان به گونه‌ای که بتواند مانع گزند و آسیب دیگر مردان به آن‌ها و فرزندشان شود، بها می‌دهند. بسیار‌ی از زنان مردان را ترجیح می‌دهند که بتوانند یک صمیمیت، نزدیکی و ارتباط راضی کننده‌ی هیجانی- عاطفی را پدید آورده و به پیش برند، هرچند این به نظر بیشتر یک تجمل و خواست افزون می‌نماید تا یک نیاز و ضرورت. با در نظر گرفتن وجه تمایز و تفاوت تجمل از نیاز، ترجیح این گونه روابط بیشتر در طبقه‌ی متوسط و متوسط به بالای فرهنگ‌های غربی دیده می‌شود تا دیگر فرهنگ‌ها و یا طبقه‌ی کارگر جوامع غربی.
ما نمی‌گوییم که پیشرفت نزدیکی و صمیمیت در بین زوج در زنان فرهنگ‌های غیرغربی مهم دانسته نشده یا ترجیح داده نمی‌شود، اما به هر حال یک اولویت و تقدم در تصمیم‌های همسرگزینی برای بسیاری زنان چون زنان فرهنگ غرب نیست. در بسیاری بافت‌های غیرغربی، زنان بیشتر برزنده نگاه داشتن فرزندان شان تمرکز می‌کنند تا پیشبرد نزدیکی و صمیمت با شوهران شان.
منبع مطلب:

sharmgah.blogfa.com/post-60.aspx

هیچ نظری موجود نیست: